۱۴۰۰ مشهدی برای شرکت اردوی راهیان نور مناطق غرب ثبت نام کردند رونمایی از سه نسخه خطی نفیس «اللُهوف سید بن طاووس» در حرم رضوی ساختار‌های اجتماعی باید با فرهنگ رضوی همسو شوند تقدیر از برگزیدگان دومین دوره جایزه بین‌المللی خوش‌نویسی «یاس یاسین» احداث سایه‌بان‌های جدید در مسیر‌های پرتردد حرم‌ امام‌رضا(ع) چرا تولی و تبری شرط نجات است؟ پیکر پدر شهیدان «واحدی‌فیض‌آبادی» در مشهد تشییع شد هنرمندانی که دل در گرو حسین (ع) دارند | روایتی از حضور اصحاب رسانه و هنر مشهد در هیئت مذهبی ماه + فیلم یک تنگ بلور در میدان مین آداب استغفار و توبه چیست؟ امام‌سجاد(ع) مظهر تقوا و تواضع است تضمین بقای دین و سلامت اجتماع با امر‌به‌معروف و نهی‌ازمنکر نگاهی به بینش و منش واعظ شهیر مرحوم آیت ا... غلامرضا دهشت| عالم خیراندیش ۶ نمایش آیینی و تعزیه‌خوانی در محرم و صفر مجوز اجرا گرفتند ویژه‌برنامه‌های عزاداری دهه دوم محرم در حرم امام‌رضا(ع) خواب ممنوع، روزِ بیداری است! یادی از شیخ احمد کافی به‌مناسبت سالگرد درگذشت این واعظ محبوب ۲۰۰ مسجد استان در رویداد نوجوانانه تربیتی «هشتادیوم» پای کار هستند
سرخط خبرها

برف خاطره انگیز حرم

  • کد خبر: ۱۳۸۹۵۴
  • ۱۷ آذر ۱۴۰۱ - ۱۵:۴۵
برف خاطره انگیز حرم
چند سال قبل وسط زمستان، برف خوبی آمد و همین که من دانه‌های برف را در آسمان دیدم، راه افتادم رفتم حرم تا با تلفن همراهم عکاسی کنم.

چند سال قبل وسط زمستان، برف خوبی آمد و همین که من دانه‌های برف را در آسمان دیدم، راه افتادم رفتم حرم تا با تلفن همراهم عکاسی کنم. آن روز تا ۱۱ شب در صحن‌های حرم چرخیدم و وقتی یاد عکس‌هایی که گرفته بودم می‌افتادم، ته دلم گرم می‌شد. هیچ چیزی مثل گرفتن یک عکس خوب، حال مرا خوب نمی‌کند. حرم در روز برفی، خیلی دیدنی است.

نشستن دانه‌های سپید برف روی کاشی‌های فیروزه‌ای رنگ دیوارها، نشستن برف روی گنبد طلا و نشستن برف روی لباس زائران، هرکدامشان زیبایی خاص خود را دارد. آن روز من تلاش کردم همه این‌ها را ثبت کنم.

از عکس‌های آن روز یکی شان را خیلی دوست دارم؛ زنی در صحن جامع رضوی که حالا به آن صحن پیامبر اعظم (ص) می‌گویند، درحالی که برف داشت با شدت خود را به زمین می‌رساند، از وسط صحن به سمت باب الرضا (ع) می‌رفت. هنوز وقتی به آن عکس نگاه می‌کنم، یاد همان لحظات سرد، اما جذاب می‌افتم. من از چند شب برفی در حرم، خاطرات خوبی دارم.

برف خاطره انگیز حرم

یکی از آن‌ها برمی گردد به سال‌های اول دهه ۸۰. من همراه خانواده رفته بودم. هوا سرد بود. رفتیم دارالولایه. این طور وقت‌ها پدر و مادر یک ساعت مشخص را اعلام می‌کردند که فلان ساعت، فلان جا باش تا برگردیم خانه. آن روز هم همین اتفاق افتاد. هیچ وقت یادم نمی‌رود. وقتی ساعت موعود فرارسید، همه جمع شدیم کنار کفشداری.  

همین که پدر پرده خروجی را کنار زد، من و خواهر و برادرهایم دیدیم صحن انقلاب از برف سپید شده است و چند تا بچه دارند آن وسط برای خودشان زندگی می‌کنند! چند دقیقه بعد، من و برادر و خواهرهایم وسط صحن داشتیم از برفی که بر زمین نشسته بود، لذت می‌بردیم. حالا سال هاست وقتی به حرم می‌روم، یاد آن روز و هیجان دیدن آن برف در حرم می‌افتم.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->